ازم نپرسید چه حالی دارم * حسین سیب سرخی

خاک به سر من مادرش صدا میزد پسرِ من تشنگی کشیده سوخت جگر من خاک به سرِ من از غمِ حسین شکست…

گفت پیمبر مبادا که قرآن رو زمین پایین پا بمونه اما تو مسجد اونم تو محراب امشب این آیه ها غرق خونِ…

ای آرامش من ای خواهش من جونم به فدات ای عالی درجات کشتی نجات جونم به فدات داراییمه چش بارونی تو که…

من از اربعین جا موندم با جامونده ها وا موندم مثه ماهی لب تشنه دور از دریا موندم خوش به حال اون…

اون روزی که سحرش میاد غروبشم چه غروبیه وقتی میاد اسم تو میگم دنیا هنوز جای خوبیه به خاطر تو ابرا بارون…

دیدم سمت حرمه دست تو مُردم واسه ورمِ دست تو محکم گرفتی پیراهنتو میخوای کسی نبینه تنو اما باید غارت بشی حسین…

روی چشمان نسیم راه دارد می رود اصل صراط المستقیم آه تنها مانده است سوره ای شش آیه در دستان قرآن کریم…

زخم سرت بهتر میشه خوشی میاد غم سر میشه بی حرف پیش ان شا الله این درِ سوخته در میشه دوباره شونه…

نذر و سفره های مادرت یادته جایی رو نمیدید خواهرت یادته درد لاعلاج دخترت یادته خوب آقایی داریم خدایی خوب جایی اومدیم…

غم عشقت بیابون پرورم کرد هوای وصل بی بال و پرم کرد به ما گفتی صبوری کن صبوری صبوری طرف خاکی بر…