از آغاز به پا شد بگو که چه ها شد
مدینه دوباره مثه کربلا شد
غمم بی شماره دلم بی قراره
چش اسمونم برا تو می باره
بازم شعله از در کشیده زبونه
غم تو به اندازه اسمونه
یه مرده غریبی که زار و حزینه
همون که بلا دید و قامت کمونه
گرفته قلبم ای خدا باز توی این دقایق
دوباره سینه میزنم برا امام صادق
واویلتا واویلتا
****
تو رو پشت مرکب به زحمت کشیدم
واست سخته اقا رو خاکا دویدن
بدون عبا و بدون عمامه
حیایی نکردن نگفتن امامه
عرق روی پیشونی تو نشسته
عدو با جسارت دو دستاتو بسته
بزرگ همه باشی اما زمین گیر
تصور کن این درد و غصه چه سخته
واویلتا واویلتا
****
اگه بین خونه دلت رو سوزوندن
یا پای پیاده شما رو دوندن
ولی بچه هاتو نبردن اسارت
به ناموست اقا نکردن جسارت
بمیرم برا جد مظلومت اقا
که دور از وطن بی پناه بود و تنها
به انگشت و انگشترش رحم نکردن
سرش روی نی پیکرش بین صحرا
واویلتا واویلتا
لطفا اشتباهات تایپی در بین متن اشعار را اطلاع دهید
کپی برداری از اشعار تنها با ذکر منبع و لینک سایت مهجه مجاز است