از آن زمان که خواهر سلطان ما شدی
بانو شما ملیکه ایران ما شدی
از آسمان وجود تو بر ما نزول کرد
تا کوثر دوباره قرآن ما شدی
منت گذاشت بر سر ما ناز مقدمت
وقتی که آمدی تو و مهمان ما شدی
با هر قدم به سینه ما جا گرفته ای
یعنی تو صاحب دل ما جان ما شدی
بانی خیر و برکت این خطه گشته ای
وقتی نسیم سبز بیابان ما شدی
یعنی فقط نه جز محبان حیدریم
از شیعیان کشور موسی بن جعفریم
وقتی تویی که آینه ذات کوثری
زیبد به خادمان حریمت پیمبری
عصمت به پای عصمت تو سجده می کند
معصومه ای و عصمت کبرای دیگری
ای زینبی که عالمه بی معلمی
زین رو کنی به شهر خودت علم پروری
ما هر چقدر شعر و غزل نذرتان کنیم
تو بازهم از آنچه که گفتیم برتری
بی تو کمیت محشریان لنگ می شود
یک وقت اگر که روی به محشر نیاوری
زهرا شدی و شمس فروزان شیعه ای
زهرا شدی و روز قیامت شفیعه ای
خود ظلمتیم اگر چه سپیدیم با شما
یأسیم اگر سراسر امیدیم با شما
مست اجابت اند دعا ها کنارتان
ما حاجت نداده ندیدیم با شما
وقتی حدیث ها تو را حرف میزنند
جز وصف فاطمه نشنیدیم با شما
در قاب عکس خالی آن قبر گمشده
تصویری از بهشت کشیدیم با شما
پس آمدیم و زائر آن بی نشان شدیم
یعنی که تا مدینه رسیدیم با شما
امشب که عشق میپرد از کنج سینه ام
در محضر تو زائر شهر مدینه ام
شاعر: محمد بیابانی
کربلایی جواد مقدم
جدیدترین اشعار ” مشاهده “