از عربده ام پر شده میخانه ام امشب
بد مستم و بر گردن پیمانه ام امشب
سودا زده طره جانانه ام امشب
زنجیر بیارید که دیوانه ام امشب
امشب همه دیوانه دیدار حسینیم
همسایه دیوار به دیوار حسینیم
از بس که گدا آمده جا قیمت زر شد
آیینه گذارید که هنگام نظر شد
حق داشته جبریل که پروانه اگر شد
فطرس خبر آورده که ارباب پدر شد
رو کرده علی جلوه آیینه خود را
جا دارد اگر کعبه درَد سینه خود را
ای عشق تپش های دل شعله ور از تو
ای شوق به آتش زدن این جگر از تو
ای اوج پریدن ز تو و بال و پر از تو
سر پای تو انداختن از من خبر از تو
در خانه عشقیم توکلت و علی الله
دیوانه عشقیم توکلت و علی الله
ای نور ازل خَلقا خُلقا به که رفتی
ای قبله هر کوچه و برزن به که رفتی
ای سبز ترین وقت شکفتن به که رفتی
ای مدح تو با دوست و دشمن به که رفتی
تا دید تو را گفت علی سر تر از این نیست
آن وقت نوشتند که پیمبر تر از این نیست
لیلا شده مجنون شده نام و نشانش
لیلا شدی و خواند تو را با دل و جانش
خون میدود امشب به تمام شریانش
بند آمده هرکس که تو را دید زبانش
خورشید همین جذبه مهتاب ندارد
مانند تو در خانه اش ارباب ندارد
****
یا سیدی علی گل لیلا
شب می و ساغر شب دل و دلبر
بیت حسین امشب قیامت محشر
فرشته ها خادم ملائکه نوکر
تموم این دنیا بهشت سرتا سر
رسیده با عترت عصاره کوثر
ذکر لب صل لربک ونهر
نواده زهرا به عالمی سرور
دوباره می تابه جمال پیغمبر
مصطفوی سیما مرتضوی پیکر
به هیبت مولای فاتح خیبر
صل علی احمد صل علی حیدر
خوشامدی مولا علیٌ الاکبر
لطفا اشتباهات تایپی در بین متن اشعار را اطلاع دهید
کپی برداری از اشعار تنها با ذکر منبع و لینک سایت مهجه مجاز است