از دست کار های خودم دل شکسته ام
از راه و رسم بندگی خویش خسته ام
ماه خدا گذشت همانم که بوده ام
حالا در انتظار محرم نشسته ام
****
قمرامون برا تو هر چی که اختر برا من
پسرامون برا تو این همه دختر برا من
جنگ اینجا برا تو جنگای کوفه برا من
سنگ اینجا برا تو سنگای کوفه برا من
زخم خنجر برا تو بوسه به حنجر برا من
****
تشنه رفتن برا تو تو خیمه موندن برا من
پاره پیکر برا تو مرثیه خوندن برا من
داغ غارت برا تو زخم جسارت برا من
اه و ناله برا من طفل سه ساله برا من
لطفا اشتباهات تایپی در بین متن اشعار را اطلاع دهید
کپی برداری از اشعار تنها با ذکر منبع و لینک سایت مهجه مجاز است