از گریه نا امیدم دردم دوا نگردد حاج محمود کریمی + متن شعر

بازدید: 1991 بازدید
محمود کریمی

از گریه نا امیدم دردم دوا نگردد متن شعر مداحی

از گریه نا امیدم دردم دوا نگردد

بغضی که در گلو ماند جز داد وا نگردد

با آستین گرفتند طفلان من دهان را

مانند من کسی کاش صاحب عزا نگردد

من پیره مرد شهرم تو پیرتر ز فضه

ای پیر قامتت در تابوت جا نگردد

آهسته شُستم اما از بس شکسته ای تو

ای خورده شیشه غسلت نه بی صدا نگردد

آیینه ای شکسته اسما مراقبت کن

این دنده شکسته تا جا به جا نگردد

این زخم زخم پهلوست هم آمده به سختی

آبی بریز اما آرام وا نگردد

بر سنگ سرخ غسلت چسبیده لخته خونت

با ناخنم تراشم اما جدا نگردد

مشتت که باز کردم یک گوشواره دیدم

گفتی علی خبر دار از ماجرا نگردد

در کوچه ای که خوردی از ضربه ای به دیوار

خون تو پاک حتی از سنگها نگردد

جای علی در این شهر قنفذ چه محترم شد

گویا سزای مردی جز ناسزا نگردد

وقتی که سینه ات بر در میخ کوب گردید

گفتم ز چوب آتش محسن رها نگردد

خونابه می چکد باز از چوبه های تابوت

وقتی که سر گشاید راحت دوا نگردد

گفتی که روضه ها را بالای سر بخوانم

امشب بخواه زینب در کربلا نگردد

***

دامن کشان رفتی دلم زیر و رو شد

چشم حرامی با حرم روبرو شد

بیا برگرد خیمه ای کسو کارم

منو تنها نگذار ای علمدارم

آب به خیمه نرسید فدای سرت

حسین قامتش خمید فدای سرت

برای دانلود صوت کلیک کنید

حاج محمود کریمی
Telegram: @mohjat_net
Eitaa: @mohjat_net
www.mohjat.net

متن کامل