اشعار شب ۲۱ رمضان ۱۳۹۵ * سید مجید بنی فاطمه

نویسنده:
بازدید: 1179 بازدید
سید مجید بنی فاطمه

گرچه پرم وا میشود با ذکر استغفارها

پرواز دشوار است با سنگینی این بارها

گرچه تو خوبی من بدم هربار گفتی آمدم

توفیق پیدا کردم از فیض نگاه یارها

صد بار گفتم عاقبت یک بار تویه میکنم

آخر نمی آید چرا یک بار، این یک بارها

من هرکجا که رو زدم رویم خریداری نداشت

پس بعد از این دیگر بس است رفتن سوی بازارها

دل مرده گشتم از گناه دل خسته ام از اشتباه

دیگر نمی لرزد دلم از دوری دلدارها

وقتم کم و راهم دراز با این گدا قدری بساز

هر جا روم سد میکند راه مرا دیوارها

سودی نمی بخشد اگر شب زنده داری های من

پس خوش به حال لذت خوابیدن هشیارها

گاهی ادا گاهی قضا گاهی خدا گاهی خطا

خسته شدم جان خودم از این همه تکرارها

گیرم مددکاری برای کار من پیدا نشد

نام علی وا میکند آخر گره از کارها

ذکر و دعای بی علی مثل غذای بی نمک

از برکت نام علی شیرین شود گفتارها

من سال ها دیوانه ی ایوان طلای حیدرم

عشق است با نام علی سرها رود بر دارها

گفتم مرا یک کربلا مهمان کن و جانم بگیر

بس کن برایم ناز را در پای این اسرارها

 

 

 

مناجات

من اومدم دوا بشه دردم اخه خوده تو خواستی برگردم

بازم میگم خدا غلط کردم الهی العفو

تموم مشکلام و حل کردی

بدیم و به خوبی بدل کردی

حس میکنم من و بغل کردی الهی العفو

رها نکن نذار که تنها شم

دست من و بگیر بذار پا شم

میخوام دیگه برای تو باشم الهی العفو

اغفر لنا ذنوبنا العفو

*************

دنیا تا کی بدون نور باشه تا کی قرار سوت و کور باشه

دعا کنید سال ظهور باشه کجایی اقا

شب فراق ما رو فردا کن این شب قدر ما رو زیبا کن

دیگه ظهور و امشب امضا کن اقا کجایی

میای و ما بدون غم میشیم

همه فدایی علم میشیم با تو مدافع حرم میشیم بیا عزیزم

یا صاحب الزمان

 

 

 

روضه

دل یتیما دیگه میمیره تو دستاشون یه کاسه شیره

بابای مهربون شون میره علی مظلوم

زانو بغل گرفتن و مضطر زبون گرفتن این شب اخر

بمون کنار ما بابا حیدر  علی مظلوم

ضربه تیغ علی رو راحت کرد با خون سر غسل شهادت کرد

پهلو شکسته رو زیارت کرد

 

 

زمینه

فرقت شکسته سر غرق خون

زینب برا تو سوره کوثر میخونه

بابا علی پیشم بمون بدون تو سخته برام

میبینی حال زینب و که کاشه خون چشام

دنیا رو میخوام چیکار میلرزه دستای من

داره میمیره حسین خواهش و ببین تو چشای حسن

بمون نرو بابایی

************

باز بی قراری باز گریه زاری

معلوم که میخوای بری تنهام بذاری

حال و روز دل درده دلت سی ساله بهتر نشده

کسی حریف غصه کوچه و مادر نشده

خیلی وقت صبر تو طعم دوری میچشه

موندم بار درده تو شونه زمین چجوری میکشه

بمون نرو بابایی

*************

میگن یه روزی بین بیابون

اب و می بندن دشمنا اخر رو مهمون

با لب تشنه کربلا سر حسین رو نیزه

زینب و تا کوفه زدن جلوی چشم بچه ها

ای وای از ازار شام ای وای از بازار شام

کوچه گردی سختشه غم میریزه از در و دیوار شام

حسین غریب مادر

************

خواهر پریشون دختر پریشون

مهمونی گودال اومد مادر پریشون

ای یار زینب سالار زینب

بازم فلک داره سر ازار زینب

ای زینت دوش نبی روی زمین جای تو نیست

این خار و خاشاک زمین منزل و ماوای تو نیست

 

 

شور

حرمت خواهش چشمای منه چجوری دلت میاد گریه کنم

تو هوام و داشته باشی بسمه

اخه جز خودت به کی تکیه کنم

نذار نوکرت ازت جداشه نذار زندگیش از هم بپاشه

کمکم کن میخوام که برگردن میدونم که فقط بدی کردم

السلام روح قالو بلا سلطان کربلا

**************

دیگه از دست خودم خسته شدم نمیدونم این روزا چه حالیم

من و از خودت بدون تو رو خدا

تو نگاه نکن به دست خالیم

چشام خیس باز دلم گرفته دلم غصه حرم گرفته

یه نشونی بذار سر راهم که سر اومد این عمر کوتاهم

السلام روح قالو بلا سلطان کربلا

**************

اگه روز و رزگار زندگیم میخواد اسمت و بگیره از لبم

بیا جونم و بگیر تموم بشه

غم دلواپسیای هر شبم

همین خوبه که به یادم هستی دره خونت و به روم نبستی

مثه بارون میریزه اشکام و به ضریحت برسون دستام و

السلام روح قالو بلا سلطان کربلا

 

 

شور

توی قلب من ،میدونی جز تو کسی نیست

جای هر سلام ، یه کربلا پام بنویس

ای صبح سپید،ای شاه شهید

از کودکی ام به غم تو دلم شده مبتلا

مجنون توام ،‌مدیون توام

بی تاب زیارت یک شب جمعه ی کربلا

ای ذکر مدام ، ای ختم کلام

ارباب غریب منّا علیکَ سلام

حسین وای

****************

شب جمعه ها به تو توسل میکنم

غم دوریتو دارم تحمل می کنم

ای جان دلم ،‌سلطان دلم

من منتظرم که بیای آقا لحظه ی آخرم

رویای منی ،‌دنیای منی

تابوتمو کاشکی آقا بیارن تا دم حرم

سرّ سحرم،سوز جگرم

هر شب به سرم دارم هوای حرم

ای ذکر مدام ، ای ختم کلام

ارباب غریب منّا علیک السلام

حسین وای

****************

تا نفس دارم میخام فقط گریه کنم

پای مقتل تو خط به خط گریه کنم

وای از بدنت ، پس کو کفنت

وای از دم مغربو ، روضه گودی قتلگاه

افتاده علم ،‌ میسوزه حرم

وای از غم زینبو غربت خیمه ی بی پناه

ای خون خدا ،‌شاه شهدا

از دامن تو دستم ،‌نمیشه جدا

ای ذکر مدام ، ای ختم کلام

ارباب غریب منّا علیک السلام

حسین وای

 

کپی برداری از اشعار تنها با ذکر منبع و لینک سایت مهجه مجاز است.

مهجه |  www.Mohjat.net

@mohjat_net

 

 

متن کامل