اشکامو پاک میکنم تا تو ناامید نشی
برنمی گرده عموت این همه غم خدا کنه
تو دیگه شهید نشی
صدای گریه ی تو توی حرم یعنی هنوز
یکی هست که خشکی دریا رو باور نداره
اگه تو آروم بشی دشمنامون فکر می کنن
بابای تنها و خسته ت دیگه یاور نداره
پس بازم گریه بکن کبوتر پرسپید من
بذار تا امید جون بگیر تو چشای ناامید من
میدونم پسر من آخرش تو پر می گیری
اگه با بابا نری میون گهواره می میری
لالایی لالایی لالایی پسرم
****
عمر شش ماهه ی تو شده تفسیر خزون
یکی یکی همه رفتن پسرم کسی نموند
تو یکی زنده بمون
شاید این معجزه ی اول و آخرت باشه
که می خوای یه لشگرو با گریه آتیش بزنی
منو باش که دلخوشم دریا رو سیراب بکنم
به حالم دلت می سوزه که هنوز پیش منی
تو یه مردی به خدا که اسیر گهواره شدی
اسیر دل پریشون یه مادر بیچاره شدی
میدونی که مادرا بدون بچه شون می میرن
علی جون دشمنامون آخرشم تو رو می گیرن
لالایی لالایی لالایی پسرم
****
برو میدونو ببین شایدم ندیدمت
فهمیدم این آخرین بوسه ی من رو لب هاته
وقتی که بوسیدمت
سرتو بالا بگیر تو بغل بابات علی
بذار آسمون بی بارون خجالت بکشه
کاشکی اون که تیرشو آماده کرده برا تو
بیاد و قبل از تو تو خیمه ربابو بکشه
گلوی نازک تو میشه هدف تیر و کمون
می بینه چشام که از زمین خون می باره سمت آسمون
پسرم شهید من من موندم و گهواره ی تو
همسفر میشه سرت با مادر آواره ی تو
لالایی لالایی لالایی پسرم
لالا گل پونه سر گلم پر خونه
به نیزه دار تو گفتم که بچه مو بخوابونه
ای گل چه زود دست خزان کرد پرپرت
رفتی و رفت خنده ز لب های خواهرت
هرکس که دید رأس تو بر روی نیزه هاست
آهی کشید و گفت که بیچاره مادرت
حاج سید مجید بنی فاطمه / شب چهارم ماه صفر 1397
لطفا اشتباهات تایپی در بین متن اشعار را اطلاع دهید
کپی کردن اشعار در سایت کتاب وبلاگ و نرم افزار به هیچ وجه مجاز نیست