افتادی لب تشنه رو خاکا دعوا شد سرت
هجوم آوردن با نیزه ها دور پیکرت
به حال و روز مظلوم تو بین قتلگاه
کل میکشیدن پیش چشم زینب خواهرت
تو رو حرومی های کوفه تشنه کشتنت
بی کس و تنها بین گودال گیر آوردنت
برای غارت ریختن روی جسم اطهرت
رحمی نکردن حتی به اون کهنه پیرهنت
زینب اومد بین گودال و شد حالش خراب
نیزه شکسته ها رو جمع کرد با قلبی کباب
هزار و نهصد و پنجاه زخم خوردی بی امان
غرق به خون افتاده بودی زیر ….
ذوالجناح از میدون آمد سر می کوبید زمین
مصیبت از بس سنگینه حیوان گریه کرد
.
جمعه ۷ خرداد ۱۴۰۰ کربلایی نریمان پناهی هفتگی
.
جدیدترین دفترچه کتاب مداحی » کلیک کنید
لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است
سایت مهجه به روزترین مرجع انتشار متن مداحی
.
Mohjat.net
.