امام هفتم ما پاره پاره شد جگرش
نشسته گرد یتیمی به چهره ی پسرش
بدن کبود جگر پاره ساق پا مجروح
مگر چه آمده زیر شکنجه ها به سرش
هزار حیف که از جمع نوزده دختر
یکی نبود کنار جنازه ی پدرش
انیس و مونس او بود در سیاهی شب
صدای حلقه ی زنجیر و ناله سحرش
سیاه چال کجا طایر بهشت کجا
هزار حیف که یک باره ریخت بال و پرش
نیاز نیست به بندند چشم هایش را
که نیست تاب نگاهی دگر به چشم ترش
به هر کجا که روی قبری از زُراره ی اوست
نشان غربت فرزندهای دربدرش
شراره ی دل او گشت اجر روزه ی او
درست موقع افطار پاره شد جگرش
سیاه چال و نماز شب و غل و زنجیر
فراق روی رضا بود غصه دگرش
بسوز ای دل میثم در آتش دل او
که سوز شعر تو دارد حکایت از شررش
شاعر: استاد سازگار
.
? اخبار، اشعار و محصولات مهجه را در کانال تلگرام دریافت کنید
? اشعار کامل محرم ۱۳۹۷ مداحان رو از اینجا دانلود کنید
? www.mohjat.net
? @mohjat_net