امشب به دامن من خورشید آرمیده * متن روضه حضرت رقیه

بازدید: 252 بازدید

امشب به دامن من خورشید آرمیده

یا ماه آسمان ها در کلبه ام دمیده

دختر همیشه جایش آغوش گرم باباست

کس روی دست دختر رأس پدر ندیده

از دل، چراغ گیرم از اشک گل فشان

از زلف مشک ریزم بابا زره رسیده

از بس که چون بزرگان بار فراق بردم

در سن خردسالی سرو قدم خمیده

بابا چه شد که امشب با سر به ما زدی سر

جسمت کدام نقطه در خاک و خون طپیده

هم کتف من سیاه است هم روی من کبود است

هم فرق من شکسته هم گوش من دریده

داغم به دل نشسته آهم ز سر گذشته

چشمم به راه مانده اشکم به رخ چکیده

از بس پیاده رفتم پایم ز راه مانده

از بس گرسنه خفتم رنگم ز رخ پریده

تو رفع تشنگی کن از اشک دیده من

من بوسه میستانم از حنجر بریده

انگشتهای عمه بگرفته نقش گل زخم

از بس نشسته و خار از پای من کشیده

جسمم رود شبانه در خاک مخفیانه

یاد آورد ز زهرا دفن من شهیده

خفتم خموش و دادم بر بیت بیت میثم

صد محنت نگفته صد راز نا شنیده

شاعر: استاد سازگار

 

.
شب جمعه شب زیارتی امام حسین
متن روضه حضرت رقیه
کـتاب مـداحی تخفیف ویژه » مـشاهده
دانـلود کتاب مداحی رایـگان » مـشاهده
گـلچین شـعر و صـوت هـا » مـشاهده
ایراد تایپی متن شعر رو اطلاع بدید
Mohjat.Net
.

مطالعه بیشتر