اولین اسمی که اومد رو لبم » محمدرضا بذری ۱۴۰۲ + متن شعر

بازدید: 934 بازدید

اولین اسمی که اومد رو لبم

قبل بابا گفتنم اسم تو بود

اولین اشکی که اومد تو چشام

واسه زخمی بودنه جسم تو بود

حالا یه عمره شب به شب

گوشه نشین روضتم

از روضه دیدم معجزه صد موعظه

حاجت گرفتم از علم

ای اعجاز بی مَثَل یا ثارالله

ای شیرین تر از عسل یا ثارالله

****

جا نمونیم از هوای عاشقی

خوش به حال هرکسی پر باز کرد

میشه تو این دوره از اصحاب بود

میشه مثل آرمان پرواز کرد

باید بمونیم پای دین

بی شاید و اما اگه

هستیم طرفدار ولی سید علی

تا وقتی که خون تو رگه

ای که تویی فدای دین یا ثارالله

یابن امیرالمومنین یا ثارالله

****

پای غیرت باید از خون هم گذشت

باید از جون بود خاطرخواهتون

تو شهید امره به معروفی و

باید الداغی بشیم تو راه تو

زن یعنی حجب فاطمی

زندگی با نور حیا

آزادی یعنی حُر بشیم

از بند نفس مثل شهید کربلا

ای عشق الی الابد یا ثارالله

یا غیرت الله مدد یا ثارالله

****

آخره این قصه شیرینه چقدر

زندگی کابوسه منهای ظهور

توی بازار کساد شرک و شک

پشت ما گرمه به فردای ظهور

اَینَ الشُموسُ الطالِعَه

خورشید عمر ما بیا

اَینَ مُعِزُ الاَولیا

نور خدا آقا بیا آقا بیا

ذکر لب جن و ملک یا مولانا

عجل الله فرجک یا مولانا

جهت دانلود صوت کلیک کنید

.

با نوای حاج محمدرضا بذری
شب هشتم ماه محرم ۱۴۰۲
اشعار محرم ۱۴۰۲ یکجا » کلیک کنید
ایراد تایپی متن شعر رو اطلاع بدید
Mohjat.Net
.

مطالعه بیشتر