اگر چه حقیرم لیاقت ندارم
پناهی جز این در به جانت ندارم
شکستم دلت را دلم را شکستند
من از کار دنیا شکایت ندارم
بدون اجازه به سویت دویدم
تو رَدَم نکن برگ دعوت ندارم
ز چشمت بیُفتم به خواری میُفتم
نگاهم بکن گر چه قیمت ندارم
سرم هر چه آمد گناه خودم بود
که گوشی برای نصیحت ندارم
اگر تو کنارم نباشی قیامت
امیدی برای شفاعت ندارم
دلم لک زده کربلا قسمتم کن
نیازی به غیر از زیارت ندارم
دو چشمم شده وقف غم های جدت
بجز گریه کردن عبادت ندارم
از آن دم که بر نیزه زد تکیه اش را
ز تنهایی اش جز خجالت ندارم
شاعر: پوریا هاشمی
***
ای عشق اول و آخر من
ای مهربان تر از مادرم من
یا واهب العطایا یا منتهی الرجایا
یا دافع البلایا ارباب
تشنه سر جدا خون بهایت خدا
السلام و علی ساکن کربلا
یا حبیبی حسین
.
.
شب چهارم محرم ۱۳۹۹ کربلایی محمد حسین پویانفر
لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net
.