اگه بگن زهر عطش میاره درسته
از لب مسموم آتیش میباره درسته
اگه بگن که مدینه هم مثل کوفه
وفا نداره درسته
امام شیعه ها رو تو کوچه ها بکشن
زخمِ زبونم اضافه کن خودت ببین چی میشه
یه پیرِ مرد اگه که نفس نفس بزنه
قدِ کمونم اضافه کن خودت ببین چی میشه
تنِ نحیف آقا مجروح خاکی خسته است
مثه علی تو کوچه دست آقا بسته است
یا شیخ الائمه وای وای وای
عزیز فاطمه وای وای وای
****
چه آه داغی چه دست سردی بمیرم
رنگ و روت آقا زده به زردی بمیرم
به مادرت ناسزا میگفتن تو کوچه
یه کوه دردی بمیرم
توی سیاهی دود تو پابرهنه ای و
میگی که آتیشه همه جا گرفته دور و برم
دلت روونه شده به یاد چادرشی
بی قراری بین شعله ها فقط میگی مادرم
تو رو میزدنت از پهلو سمت دیوار
دست میکشیدی روی اون در ای وای مسمار
یا شیخ الائمه وای وای وای
عزیز فاطمه وای وای وای
****
خدا کنه تو مدینه بارون بباره
رو سر این خونه ی پریشون بباره
وقتشه چشما میون این آتیش و دود
به یاد شام خون بباره
یه دختره سه ساله که باباشو ندیده
رنج سفر هم اضافه کن خودت ببین چی میشه
یه طفل اگه یه روزی اسیر و تنها بشه
دیدنه سر هم اضافه کن خودت ببین چی میشه
گله میکنه بابا بی تو خیلی تنهام
بیا و ببرمون از شام از شام از شام
چیزی تو این خرابه غیر بابا نخواستم
این چیه که آوردین من که غذا نخواستم
جلوی چشمای بچه ها فلطمت علی وجهها
.
با نوای کربلایی حسن عطایی
شهادت امام صادق ۱۴۰۲
جدیدترین اشعار » کلیک کنید
ایراد تایپی متن شعر رو اطلاع بدید
Mohjat.Net | سایت مهجه
.