اگه تو دلت پر از داغه
داغی که شده بر افروخته
بیا یه سفر بریم با هم
تو خونه ای که درش سوخته
چقدر این خونه غمگینه
چقدر این خونه بارونه
روی دیوار و روی در
هنوزم ردی از خونه
یه گوشه از حیاط انگار
یه کودک مات و مبهوته
یه گوشه از حیاط انگار
یه چیزی مثل تابوته
گل امید غنچه ها پرپر میشه
ای وای ای وای
دیگه داره این خونه بی مادر میشه
ای وای ای وای
****
تو خونه یه مرد مظلومه
که چیزی نمونده تنها شه
شب غم و غصه ی این مرد
بعیده دوباره فردا شه
هنوزم چشم امیدش
به اون دستای بی جونه
همون دستی که چند ساله
واسه زخماش درمونه
حالا اون دستای بی جون
داره اشکاشو میگیره
ولی چند ساعته دیگه
تو آغوش کفن میره
اون کسی که معروفه به خیبرشکن
ای وای ای وای
وسط خونش همسرشو میزدن
ای وای ای وای
****
برای دل علی پا شد
تموم توونشو رو کرد
فاطمه با دست بی جونش
خونه رو دوباره جارو کرد
دیگه این آخرین باره
موی زینب رو زد شونه
دیگه این آخرین باره
داره لالایی میخونه
دیگه این آخرین حرفاست
دیگه از خونه نور میره
ولی این آخرین بار نیست
که بالای تنور میره
یه نیمه شبم خونه ی خولی میاد
ای داد ای داد
یه پیرَنی رو به دست زینب میداد
ای داد ای داد
کربلایی حنیف طاهری
گلچین فاطمیه اول ۱۴۰۳
جدیدترین اشعار ” مشاهده “