این اولین باره خوابیدمو دیدم نیستی * سید مجید بنی فاطمه

بازدید: 1122 بازدید

این اولین باره خوابیدمو دیدم نیستی کنار من

میری تو از دستم با رفتنت میره صبر و قرار من

وصیتات هنوز تو گوشمه گفتی صبوری کن صبوری

خودت رو جای من بذار ببین چجوری سر کنم با دوری

من زینبم که شونه غم برادراش شده ولی نداره شونه غم

بگو که عمر زینبت بی تو چجوری بگذره تو روزگار درد و ماتم

با حسن و حسین تا سحر عزا میگیریم

برای درد پهلوت برا غمت میمیریم

*****

از پیش ما میری میدونم این رسمه دنیای بی رحمه

میری و تو این شهر دفن شبونت رو هیچکی نمیفهمه

دیشب دم سحر دیدم که باز از دست تو افتاده شونه

خون گریه میکنه از داغ تو هر شب در و دیوار خونه

سه ماهه غرق زخم پیکرت ولی چرا یه دونشم به هیچکسی نگفتی

بلند که میشی از زمین تموم ترسمه خدا نکرده تو یه وقت نیفتی

گلای ارغوونی گوشه جا نمازه

آخه چجوری بابا تابوت برات بسازه

*****

تو روزای سختی هیچ لحظه ای مثل روز جدایی نیست

بار سفر بستی دیگه تو این خونه بی تو صفایی نیست

عمر خوشی هامون چه زود گذشت داشتیم عجب روزای خوبی

خورشید بابایی اما چه سود وقتی که همرنگ غروبی

من زینبم که طاقت شنیدن وصیتت رو هیچکی مثل من نداره

تو آخرین وصیتت میخوای آروم آروم بهم بگی حسین کفن نداره

ولی به من نگفتی مگه چیه گناهش

میبینمت دوباره کنار قتلگاهش

.

 

دانلود فایل صوتی از اینجا

 

? اخبار، اشعار و محصولات مهجه را در کانال تلگرام دریافت کنید

? اشعار کامل محرم ۱۳۹۷ مداحان رو از اینجا دانلود کنید

? www.mohjat.net

? @mohjat_net

مطالعه بیشتر