این علی ابن حسین ابن علی حیدر نیست
جز امامت ز علی شیر خدا کمتر نیست
دشمن از برق نگاهش به ستوه امد و گفت
گفته بودند که در کرب و بلا حیدر نیست
هر چه نزدیکتر امد همه فریاد زدند
این جوان کیست اگر حضرت پیغمبر نیست
رجزی خواند که فرزند حسین امده است
روبهان را حضر از پنجه شیر نر نیست
من نه از بهر دفاع پدرم امده ام
غیر از این حجت دادار مرا رهبر نیست
چون تو ای لاله در این دشت گلی پرپر نیست
و از این پیر جوان مرده کمانی تر نیست
در کنار تو ام و باز به خود می گویم
نه حسین این تن صد چاک علی اکبر نیست
دست و پایی نفسی نیم نگاهی پلکی
غیر خونابه مگر ناله در این حنجر نیست
هر کجا دست کشیدم ز تنت گشت جدا
بند بندت همه پاشیده به یک پیکر نیست
دیدنی گشته اگر دست و سر و سینه تو
دیدنی تر ز من و خنده این لشکر نیست
استخوان های تو و پشت پدر هر دو شکست
باز هم شکر کنار من و تو مادر نیست
***
خیز از جا ابرویم را بخر
عمه را از بین نا محرم ببر
میزنی تو دست و پا من دست و پا گم کرده ام
نور چشمم بی تو راه خیمه را گم کرده ام
.
.
لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net
.