ای به سر کوی تو مسکن ماوا مرا
خاک درت خوش تر از جنت الاعلا مرا
بر در دل میزند نوبت سلطان عشق
ما و جنون میدهیم وعده به میدان عشق
مستی و عشق از ازل پیشه و ایین ماست
دین من این است و بس کیست که در دین ماست
هم به حرم هم به دل بدر دوجا دیده ام
تا نظرم باز شد در همه جا دیدمت
سینه بر افروخته ام خانه فرو سوخته ام
دیده به خود دوخته ام عین خدا دیدمت
انکه مرادش تویی از همه جویا تر است
انکه در این جست و جوست از همه پویا تر است
گر همه صورت گران صورت زیا کشند
صورت زیبای تو از همه زیبا تر است
چون به چمن صف زنند خیل سرو قامتان
قامت رعنای تو از همه رعنا تر است
سلسله موی دوست حلقه دام بلاست
هر که در این حلقه نست فارق از این ماجراست
ای که به عشقت اسیر خیل بنی ادمند
سوختگان غمت با غم دل خرمند
هر که غمت را خرید عشرت عالم فروخت
با خبران غمت بی خبر از عالمند
ای که مرا خوانده ای راه نشانم بده
گوشه ای از کربلا جا و مکانم بده
لطفا اشتباهات تایپی در بین متن اشعار را اطلاع دهید
کپی برداری از اشعار تنها با ذکر منبع و لینک سایت مهجه مجاز است