ای تشنه ای که شرح غمت در بیان نبود
ما را به سخت جانی خود این گمان نبود
ناراحتم زیاد نماندم کنار تو
شمر آمد و برای نشستن زمان نبود
هر ناقه ای به غربت من گریه کرده است
مانند من غریب در این کاروان نبود
ماندم چرا به زور کشدند از تنت
آخر لباس کهنه ی تو که گران نبود
ای کاش در رکوع عقیق از تو میگرفت
ای کاش بین قافله این ساربان نبود
دیروز شش برادر کرار داشتم
امروز دور خواهر تو جز سنان نبود
باد صبا ببر به نجف روضه ی مرا
روضه بخوان که دخت علی در امان نبود
ما رسممان شهادت و از خود گذشتن است
اما دگر اسیر شدن رسممان نبود
.
شب جمعه شب زیارتی امام حسین
متن روضه حضرت زینب کبری
کـتاب مـداحی تخفیف ویژه » مـشاهده
دانـلود کتاب مداحی رایـگان » مـشاهده
گـلچین شـعر و صـوت هـا » مـشاهده
ایراد تایپی متن شعر رو اطلاع بدید
Mohjat.Net
.