ای روی دل فروز تو شمع شبانه ام
شد بی فروغ روی تو تاریک خانه ام
ای آرزوی گمشده زهرا کجاستی
تا بنگری فغان و نوای شبانه ام
ای بنت سید قرشی در فراق تو
از دل هزار تیر بلا را نشانه ام
بعد از تو نیست خیر به قاموس زندگی
ترسم که طول عمر شود در زمانه ام
در تنگنای تن شده محبوس روح من
ای کاش مرغ جان بپرد ز آشیانه ام
زهرا تو رفتی از غم و محنت رها شدی
من بی تو چون پرنده گم کرده لانه ام
مِن بعد درد دل به که گویم که هم چو من
باشد شریک درد دل محرمانه ام
پروانه وار بال و پرم سوخت ای عجب
کس با خبر نشد ز شرار زبانه ام
زهرا چرا جواب علی را نمیدهی
ای با خبر ز سوز دل عاشقانه ام
اندر حیات عاریه شرمنده ام ز تو
تا دیده ام فتد به در و آستانه ام
بر حق خود دهم قَسمت بگذر از علی
بس جور روزگار کشیدی به خانه ام
از تازیانه ساعد سیمین تو شکست
دل خسته من هنوز از آن تازیانه ام
کی میتوان تحمل این بار غم نمود
در پشت در نهاد عدو نازدانه ام
ار بهر گریه در غم هجران تو بس است
رنگ پریده حسنینت بهانه ام
منسوب بر شما و حسینی است شهرتم
آن بلبلم که نام تو باشد ترانه ام
مداح آستانه قدس شماستم
افسوس غرق بحر غم بی کرانه ام
بر سعدی زمانی خود نیست فخر من
این فخر بس که چاکر آن آستانه ام
شاعر: محمد حسین شهریار
ای روی دل فروز تو شمع شبانه ام
لطفا اشتباهات تایپی در بین متن اشعار را اطلاع دهید
دانلود نوحه جدید / جدید ترین متن نوحه و متن مداحی تمام مداحان از سایت مهجه
کپی برداری از اشعار تنها با ذکر منبع و لینک سایت مهجه مجاز است
وبلاگ مهجه: www.mohjat.blogfa.com
سایت مهجه | www.Mohjat.net
@Mohjat_net
#Mohjat