ای سمت نوکری ات شرف و عزت و فخر همه
ای به تمنای غمت به لب اهل ولا زمزمه
ذاکر و مداح تو ام نظری ای پسر فاطمه
گر چه تو را نوکر ناقابلم
نوکری ات داده صفا بر دلم
مظلوم حسین
****
ای پدر و مادر من به فدای لب عطشان تو
نیزه و شمشیر و سنان کفن پیکر عریان تو
بر سر نی جلوه کنان سر همچون مه تابان تو
مرا مران مرا مران از درت
به پهلوی شکسته مادرت
مظلوم حسین
****
شعله دل جای نوا همه شب سر کشد از نای من
ناله برایت همه دم به سما از همه اعضای من
از چه جدا شد ز بدن لب عطشان سر اقای من
سوز بده بر سخنم به دل سوخته خواهرت
تا که بگویم سخن از تن صد چاک علی اکبرت
ناله زنم یاد کنم ز لب خشک علی اصغرت
گوهر اشکم شده ایثار تو
گریه کنم یاد علمدار تو
مظلوم حسین
****
بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا
بر دلم ترسم بماند ارزوی کربلا
لطفا اشتباهات تایپی در بین متن اشعار را اطلاع دهید
کپی برداری از اشعار تنها با ذکر منبع و لینک سایت مهجه مجاز است
ایول به این شعر