ای شاه بی سر دور از وطن حسین
تشنه ذبیح سر پاره بدن حسین
گشتم به عشق تو من شام و کوفه را
باز آمدم سوی صحرای کربلا
ای حسینم ای ضیاء هر دو عینم
باز آمدم کنم اه و نوا حسین
گریم برای تو در نینوا حسین
من گریه میکنم بر داغ اکبرت
میسوزم از غم عظمای اصغرت
ای علی جان
از دیده میرود اشک روان من
از تن گرفته غم تاب و توان من
دیدم که بر لبت با خیزران زدن
کف بر جنایت شمر و سنان زدن
ای حسینم ای ضیاء هر دو عینم
کربلایی نریمان پناهی / شب بیست و سوم ماه صفر 1397
لطفا اشتباهات تایپی در بین متن اشعار را اطلاع دهید
کپی کردن اشعار در سایت کتاب وبلاگ و نرم افزار به هیچ وجه مجاز نیست