ای عزیزکم صدات میگیره
گریه می کنی مادرت بمیره
اشک نریز گریه نکن مادر خدا کریمه
منم دارم میمیرم این حس مادریمه
امید داشتم عصای پیریم بشی
توان روزهای دستگیریم بشی
بمون پا به پای اسیریم بشی
****
خشکی لبات من و سوزونده
دیگه جون برا مادرت نمونده
مثه تب رو گونه هات دل منم کبابه
میمیری از تشنگی و این بد ترین عذابه
امید داشتم امید مادر بشی
یه پهلون مثه علی اکبر بشی
بزرگتر بشی و دلاور بشی
****
منتظر نباش عمو نیومد
فاطمه تو رو گمونم صدا زد
کبوتر تشنه من برو خدا به همرات
تو هم برو جز تو کسی نمونده واسه بابات
امید داشتم که قلبت و شاد کنم
تو رو من خودم یه روز دوماد کنم
یه روز خونم و با تو اباد کنم
.
.
لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net
.