ای عمو من هواییت هستم
بعد اصغر فداییت هستم
از علیِ تو کم ندارم من
روی دست تو جان سپارم من
تا تو را بین دشمنان دیدم
دست در دست عمه لرزیدم
تا صدای تو را شنیدم من
یا حسن گفته و دویدم من
دیدمت که زپای بنشستی
صید گرگ درنده ای هستی
دیدمت روی خاک افتادی
تشنه و سینه چاک افتادی
باید از بهر تو کنم کاری
خون زاعضای تو شده جاری
***
یک طرف حرمله کمین کرده
قصد جان تو نازنین کرده
عده ای بر حرم نظر دارند
عده ای تیغ از کف افکندند
تو زمین خورده ای و می خندند
گرچه من کوچکم ولی مَردم
از تو هرگز جدا نمی گردم
همچو زهرا سپر کنم دستم
فاطمه مذهبم اگر مستم
.
.
لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net
.