تاریخ انتشار:
بازدید: 1,602 بازدید



ای وای بر اسیری کز یاد رفته باشد
دنبال او شب تار صیاد رفته باشد
فهمیده ام در این شهر معنای سیری ام را
از ضرب دست خوردم دندان شیری ام را
آخه تقدیر ما رو به هم دوخته مثه موهات موهام سوخته
از من نرنج اگر که لکنت زبان گرفتم
بابا شکسته دستی دندان شیری ام را
نا محرمی که دیشب با خود سر تو را داشت
وقتی به گوش من زد انگشتر تو را داشت
سوز این داغ کجا و بدن لاغر من
چادرم پاره شد از بس که کشیدند مرا
بی گمان خورد شده ساقه نیلوفر من
معجرم دست نخوردست خیالت راحت
چادر سوخته چسبیده به موی سر من
.
? اخبار، اشعار و محصولات مهجه را در کانال تلگرام دریافت کنید
? اشعار کامل محرم ۱۳۹۷ مداحان رو از اینجا دانلود کنید
? www.mohjat.net
? @mohjat_net
