ای گرد کاروان تو را حسن مشتری
بر خسروان گدای تو را نیز برتری
کنیه ابا محمد نام خوشت حسن
ابن الرضا ولی خدا شهره عسکری
خاک حریم قدس تو را فیض عیسوی
عبد در تو را روش بنده پروری
یک آسمان ستاره زمین بوس آستان
صد ها هزار مشتری ات گشته مشتری
پایت در آسمان حرمت سر من را
از سر من رَآت بر افلاک رهبری
با اقتدار و قدر و جلال الهی ات
خلق خوش محمد و بازوی حیدری
نام آوران برند به تجلیل از تو نام
پیغمبران کنند به مهرت پیمبری
از بام چرخ نقش زمین گردد آفتاب
خواهد اگر زند به تو لاف برابری
گر با تو دشمنم کند اعلان دوستی
من میکنم بر او ز دل و جان برادری
بالله قسم به چون تو پدر فخر میکند
بر خاک نرجس ار نبرد سجده مادری
با یک نسیم سامره ات میتوان گرفت
فیض مسیح از دم بیمار بستری
بی مهر تو اگر پدر و مادرم برند
سوگند میخورم که من از هر دو ام بری
حاشا که هر حسن حسن عسکری شود
تو دیگر استی و دگرانند دیگری
باید پدر تو باشی و مهدی بود پسر
بر این گهر به جز تو کسی نیست گوهری
دردا که کشت معتمد سنگدل تو را
در هشتم ربیع نخست از ستمگری
آزر گرفت تا جگرت از شرار زهر
بارید اشک شیعه چنان ابر آذری
جا دارد ار برای تو گریند روز و شب
جن و ملک زمین و زمان حوری و پری
مهدی غریب و نرجس مظلومه شد غریب
آن بانویی که داشت به تو فخر همسری
دردا که در بهار جوانی خزان شدی
از بس که کرد ساقی غم بر تو ساغری
پیوسته باد گریه میثم نثار تو
که او را بود به خاک شما خط نوکری
شاعر: استاد سازگار
کپی برداری از اشعار تنها با ذکر منبع و لینک سایت مهجه مجاز است.
مهجه | www.Mohjat.net
@mohjat_net