بابایی ببین که دست و پام و بسته زجر * محمدرضا بذری

بازدید: 1175 بازدید

بابایی ببین که دست و پام و بسته زجر

بابایی ببین خسته شدم از دست زجر

بابایی سنان معجرم و دزدید و رفت

بابایی الان موی من و کشید و رفت

از گوش گوشوارم افتاده بالا سرم انگار مغیره ایستاده

کبود شده یاس پرپر تو روی دختر تو

مثل مادر تو وای بابا

کبود شده زیر چشم ترم خیلی کرده ورم

درد میگیره سرم وای بابا

بابا بگو سر به سرم نذارن اشک منه یتیم و در نیارن

*******

تا حالا غمی تو قلب من نمونده بود

تا حالا کسی حرمتم و نشکونده بود

تا حالا چشام تازیونه ندیده بود

توی ازدحام دخترکت ترسیده بود

خولی برده النگومو یه روسری میخوام بپوشونم مومو

از موی من دیگه چیزی نموند زجر من و میکشوند

بیشترش رو سوزوند وای بابا

گلوی من زخم سلسله هاست کار حرمله هاست

تو دلم گله هاست وای بابا

بابا بگو سر به سرم نذارن اشک منه یتیم و در نیارن

*******

به اینا بگو اه یتیم میگیره زود

به اینا بگو مهمونیشون نامردی بود

به اینا بگو به اینا که بد دهنن

به اینا بگو عمه رو اینقدر نزنن

وای از دست یهودی ها به مادرت رفتم با این کبودی ها

امون ز شام شام و کوچه تنگ فحش و ناخن و چنگ

زیر بارون سنگ ای وای بابا

امون ز شام شام و بند طناب شام و اشک رباب

شام و بزم شراب ای وای بابا

بابا بگو سر به سرم نذارن اشک منه یتیم و در نیارن

دانلود صوت مداحی / مستقیم

.
محرم ۱۳۹۶ حاج محمدرضا بذری
مجموعه
متن اشعار واحد
دهه اول ماه محرم ۹۶
.
جدیدترین دفترچه کتاب مداحی  » کلیک کنید
لطفا اشتباهات تایپی متن شعر را اطلاع دهید
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است
سایت مهجه به روزترین مرجع انتشار متن مداحی
.
Mohjat.net
.

مطالعه بیشتر