بابا اومدی بالاخره نازنینم » حسن عطایی ۱۴۰۲ + متن شعر

بازدید: 192 بازدید

بابا اومدی بالاخره نازنینم

بابا نیمه شب اومدی خوب نمیبینم

نمیبینم من تو رو نمیبینم تو هم منو

نمیگیره هیچی جای دیدنو

چطوری بگم چطوری زدنو

نمیبینم تو رو لمست میکنم با هر دو دست

زجر منو میزد بابا از پیش و پس

هی منو زد خودش افتاد از نفس

بابا حسین تا شنید عشق عمو جونم منو بیشتر زد

تا شنید شبیه مادر تو ام بدتر زد

بابا حسین بابا حسین

****

بابا لباتو لخته خون دوخته انگاری

بابا موهای تو هم که سوخته انگاری

با هم بریم باز چش دخترتو وا نذاری

این دفعه رقیتو جا نذاری

منو با دشمنا تنها نذاری

منو ببر اینجوری عممو کمتر میزنن

ما رو با کینه ی حیدر میزنن

ندیدی چطوری دختر میزنن

بابا حسین خواستی حرفی بزنی کمی بلند حرف بزن

بعد سیلی دیگه خوب نمیشنوه گوش من

جهت دانلود صوت کلیک کنید

.

با نوای کربلایی حسن عطایی
گلچین مداحی های ماه محرم ۱۴۰۲
اشعار محرم ۱۴۰۲ یکجا » کلیک کنید
ایراد تایپی متن شعر رو اطلاع بدید
Mohjat.Net
.

مطالعه بیشتر