بارون گل میباره شده گل بارون
امشب دور این گهواره
تا که قنداقه اومد تو دست اربابم
همه فهمیدن زینب حسینش و دوست داره
ای گل حیدر گل مادر حالا خنده رو لباش
ای توی اغوش حسین همه دنیا زیر پاش
چه وقاری داره اشک شوق که می باره
تو رگای دختر زهرا خون حیدر کرار
جان ای جانم جانم جانم ای جان
****
طلوع نور خورشید از چشماش معلومه
وجنات زهرایی داره پس معصومه
چه صفایی اورده تو خونه حیدر
میگه زهرا به حیدر ببین چه خانومه
ای چه صفایی چه وفایی چه حیایی داره زینب
ای سر سفرش همه دنیا شده مهمون همین امشب
دل من بی تاب باز امشب شب مهتاب
میدونم که برات زیارت عیدی امشب ارباب
جان ای جانم جانم جانم ای جان
****
دل و امشب تا دور صحن تو پر میدم
به خدا که من پای عشق تو سر میدم
بدونه عالم من مرید ابالفضلم
واسه ناموس حیدر جونم و اخر میدم
ای چی میشه که پا رکابت بمونم تا رو سفید شم
ای ارزومه با رفیقام توی صحن تو شهید شم
سر من بر دار مثل میثم تماره
سر خواهر شاه سلامت سر میل بریدن داره
جان ای جانم جانم جانم ای جان
کپی برداری از اشعار تنها با ذکر منبع و لینک سایت مهجه مجاز است.
مهجه | www.Mohjat.net
@mohjat_net
با سلام حسین طاهری اسم من امیرحسین عزیزی راضی هستم.متن شما قشنگ است.
سلام امیرحسین
ممنون رفیق عزیزم