


متن مداحی بازم توی قلب شهر آهی غریبونه بود بنی فاطمه
متن شعر
بازم توی قلب شهر آهی غریبونه بود
کوچه همون کوچه و خونه همون خونه بود
میسوزه تو دل شهر دوباره دل کبوترها
میگیره توی شعله آتیش به پرِ معجرها
وای ای وای ای وای
ولی خونه ی فاطمه بال و پر بود که سوخت
میخ در بود که سوخت
بین آتیش و دود خوده مادر بود که سوخت
وای ای وای ای وای
****
بازم زمین میخوره مردی تو این کوچه ها
مونده یه عمر رو دلش داغ همین کوچه ها
میباره مثه بارون دوباره برا غم حیدر
میشینه روی خاک و روضه میخونه برا مادر
وای ای وای ای وای
یه روزی تو این کوچه ها از ستم میزدن
هر قدم میزدن
یاس پیغمبرو همه با هم میزدن
وای ای وای ای وای
****
تو کوچه ها با دلِ خسته پیِ مَرکَبَم
میسوزم و هر نفس یاد غم زینبم
هستم از بی کسی و غریبی مدینه دلگیر
دیدم که داره دشمن میگیره رو سر من شمشیر
وای ای وای ای وای
ولی غروب کربلا از قفا میبُرید
بی حیا تا رسید
پیکر بی سرُ روی خاکا کشید
وای ای وای ای وای
.
سید مجید بنی فاطمه
برای مشاهده جدیدترین اشعار
به صفحه اصلی سایت مراجعه کنید
Telegram | Eitaa | Bale | Rubika
مهجه در فضای مجازی؛ به ما بپیوندید

