بازم دوباره دل تا مدینه زائره انگاری باز مسافره
تو سینه دل آروم نداره
بازم مدینه و غم و غصه مرد بی حرم
من غصه دار غربت و غم عزای باقرم
قبر تو بی چراغ و هیچکسی نیست بالا سرت
تو هیئت بهشت برات روضه گرفته مادرت
غریب آقام غریب آقام
****
آتیش گرفته آقا تموم پیکرت زخمی شده بال و پرت
از زهر کینه بی قراری
از بغض و کینه هشام نمونده جونی به تنت
خون جگر داری به لب پر خون شده پیروهنت
اگه چشات بارونی از شعله زهر جفا
ولی به سینه میزنی برا شهید کربلا
غریب آقام غریب آقام
****
خاطره دارم از سوز زخم سلسله از خنده های حرمله
از خاطرات کوفه و شام
سرای روی نیزه رو دیدم با چشمای ترم
آتیش زدن به خیمه ها آتیش گرفت بال و پرم
دیدم به روی نیزه ها راس پر از خون عمو
کبودی سه ساله ای که خورده سیلی از عدو
غریب آقام غریب آقام
کربلایی جواد مقدم
جدیدترین اشعار ” مشاهده “