بازم شب قدره و بی قراری
غلط میخوره رو گونه های خیسم
بازم شب قدره و حاجتام و
یکی یکی با گریه مینویسم
حاجتایی که نزدیک یه ساله
تو خاطرم مرور میشه همیشه
ولی تموم حاجتای عمرم
اندازه یه حاجنم نمیشه
حاجتم اینه اقام و ببینم
کاشکی که ارزو به دل نمونم
دوست دارم از خجالتش در بیام
خدا کنه ازش خجل نمونم
بازم شب قدره و جات خالیه
فقط غم که جات و پر میکنه
فقط نگاه مهربون تو
که این دل سنگیم و دُر میکنه
بازم شب قدر خودم میدونم
که قدر تو نمیدونم اقا جون
من امشب اومدم که دیگه
پشیمونم پشیمونم اقا جون
تو جامعه کبیره خوندم این و
لطف خدا بسته به لطفتونه
اگه تو از گناه من بگذری
دیگه خدا من و نمیسوزونه
لطفا اشتباهات تایپی در بین متن اشعار را اطلاع دهید
کپی برداری از اشعار تنها با ذکر منبع و لینک سایت مهجه مجاز است