باز بارون اشکه
وای از اون چشمی که از غمت بدون اشکه
همه ی خاطره های خوب زندگیم از میدون مشکه
تو روضه ها شنیدم این غصه رو صدبار
اکبر ناظم وسط دسته ی بازار
با سوز دل گفت به عباسِ علمدار
از من نوکری میاد و از تو مرده زنده کردن
آسمونا باید که دور ماه بنی هاشم بگردن
سقای دشت کربلا ابالفضل
دستش شده از تن جدا ابالفضل
****
تو حبل المتینی
با یه نیم نگاهتم سلمان آفرینی
یادتم هر روز مخصوصاً شنبه هایِ ام البنینی
سلامِ ما به دست و مشک و علم تو
رسمه برن زائرا اول حرم تو
برات کرب و بلا و کرم تو
یاد شمع و سقاخونم دیوونت از اون قدیمم
منم شبیه آذری ها عاشق شعر حاج سلیمم
ای منی آواره گویان ابالفضل
گلمیشم امدادی اویان ابالفضل
.
با نوای کربلایی حسین طاهری
شب تاسوعا ماه محرم ۱۴۰۲
اشعار محرم ۱۴۰۲ یکجا » کلیک کنید
ایراد تایپی متن شعر رو اطلاع بدید
Mohjat.Net
.