باز محرم شد و یاد قدیما محمدرضا بذری + متن شعر

باز محرم شد و یاد قدیما بذری

مـتن شـعر

باز محرم شد و یاد قدیما

رو لبم زمزمه دائم میخونم

نیت تموم پیرغلامامون

نوحه ی اکبر ناظم میخونم

سلام ما سلام ما به کربلای اطهرت

سلام ما سلام ما به مرقد مطهرت

سلام ما سلام ما به پیشگاه خواهرت

سلام ما سلام ما به اکبر و به اصغرت

****

یاد خاطرات نوکری بخیر

یاد نوحه ای قدیمی افتادم

چقده ساده و با صفا میخوند

یاد یونس حبیبی افتادم

یا اباعبدالله الحسین

حسین فاطمه سلام یا اباعبدالله الحسین

حسین مظلوم علی یا اباعبدالله الحسین

حسین مصطفی سلام یا اباعبدالله الحسین

شهید کربلا سلام یا اباعبدالله الحسین

یا اباعبدالله الحسین

****

پدرا قدیمیا یادشونه

بی ریا روضه میخوند ستاره شد

روح استاد احمدیان باشه شاد

چقدر این نوحه و دم خاطره شد

ای ساقی لب تشنگان

ای جان و جانانم سقای طفلانم

داغت شکسته پشت من

ای جان و جانانم سقای طفلانم

****

فرصت نوکریتو ازم نگیر

تا موهام سفید بشه تو روضه هات

مثه مرشد چلویی نگام بکن

تا نفس دارم آقا بگم برات

من غم و مهر حسین با شیر از مادر گرفتم

روز اول کآمدم دستور تا آخر گرفتم

بر مشام جان زدم یک قطره از عطر حسین

سبقت از مشک و گلاب و نافه و عنبر گرفتم

بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا

بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا

تشنه ی آب فراتم ای اجل مهلت بده

تا بگیرم در بغل قبر شهید کربلا

حاج محمدرضا بذری
شب ۳ ماه محرم ۱۴۰۴
Telegram: @mohjat_net
Eitaa: @mohjat_net
www.Mohjat.Net

متن کامل