با خوب و بده گدا میسازه
کریمه همیشه سفرش بازه
حضرت فاطمه افطاریش و
خونه امام حسن میندازه
ببین امام کریم داره سمت من میاد
اره فقط شال سبز به امام حسن میاد
نگو روزه هستی حلاله مستی
بگیر دامنش رو دو دستی
****
چی میشه یه روز که از خواب پا شم
مدینه زائر این اقا شم
اخرش بقیع و ما میسازیم
الهی کاگر صحنش باشم
امام حسن تو کرم هیچکسی سر از تو نیست
تو خونه فاطمه مادری تر از تو نیست
سرم خاک پاته روی دستاته
به و الله حاتم گداته
****
دره خونش و گدا میشناسه
تو کوچش همیشه بوی یاسه
تو بزرگی اقامون این بس
که یکی از مریداش عباسه
دلم می خواد زیر سایه فاطمه باشم
دلم می خواد شب قدر با تو علقمه باشم
من و ذکر یا رب به حق زینب
بده کرب و بلام و امشب
لطفا اشتباهات تایپی در بین متن اشعار را اطلاع دهید
کپی کردن اشعار در سایت کتاب وبلاگ و نرم افزار به هیچ وجه مجاز نیست