با صورت غرق به خونت * محمد صمیمی

نویسنده:
بازدید: 734 بازدید
حاج محمد صمیمی

با صورت غرق به خونت دلمو خون میکنی

حالا که اومدی یه بوسه منو مهمون میکنی

بابا جون کی بریم حالاشم دیر شده

امروز و فردا نکن دخترت پیر شده

تو رو خدا دعا نکن خدا منو شفا بِده

خاکستر محاسنت دل منو آتیش زده

امشب اگه با تو نیام برای آبروم بَده

بابا حسین

****

نمیتونم ببینم اما دستامو باز میکنم

نمیدونم منو میبینی که برات ناز میکنم

خیلی وقت نیست بابا که چشام تار شده

حتی خوابیدنم دیگه دشوار شده

حتی دیگه یه لحظه هم راحت نفس نمیکشم

بدون بالو پر تو پر از قفس نمیکشم

اگه نگیری دستمو دستمو پس نمیکشم

بابا حسین

****

دستام دیگه جونی نداره اشکامو پاک بکنه

بیچاره عمه جون که باید تنمو خاک بکنه

انگاری وقتشه که رسیده دیگه

فدای تو بشه یه شهید دیگه

کاشکی سرم رو نیزه ها همسایه سرت بشه

سه ساله دخترت مثه اکبر و اصغرت بشه

راحت از این همه خیال خیال خواهرت بشه

بابا حسین

 

 

 

لطفا اشتباهات تایپی در بین متن اشعار را اطلاع دهید

دانلود نوحه جدید / جدید ترین متن نوحه و متن مداحی تمام مداحان از سایت مهجه

کپی برداری از اشعار تنها با ذکر منبع و لینک سایت مهجه مجاز است

وبلاگ مهجه: www.mohjat.blogfa.com

سایت مهجه |  www.Mohjat.net

@Mohjat_net
#Mohjat

متن کامل