بدونید آقام تاج سر و من خاک پاشم
ایشالله یه همچین شبی رو سامرا باشم
از نور اقامه که دل غرق نوره
باز دنیا چراغون از فیض حضوره
بازم تو دلم چه شوری به پاست
من اینجا هستم و دل توی سامراست
دلداری و دلبری مولا یا عسکری
****
ببینید گل خنده رو تو لحظه شادی
به روی لب پر شعف حضرت هادی
تا امشب دخیلش باز دستای من شد
باز نقش دل من یا مولا حسن شد
به عشقش بازم دلم مبتلاست
من اینجا هستم و دل توی سامراست
دلداری و دلبری مولا یا عسکری
****
یه عمره که تو دستای پر مهرش اسیرم
نشستم که از دست اقام عیدی بگیرم
هر لحظه دل من شد بی تاب اقا
هم محتاج عشق هم محتاج اقا
بازم دامنش تو دستای ماست
من اینجا هستم و دل توی سامراست
دلداری و دلبری مولا یا عسکری
****
میخونم به عشق عاشقی که حالا نیستش
به عشق همون سیدی که بین ما نیستش
شد عمری اسیر و دل بی تاب زهرا
تو دنیا یه عمری شد مجنون مولا
بدونن همه که زهرایی ام
منم مثل سید حسین تبرایی ام
تا روز محشرم مجنون حیدرم
کپی برداری از اشعار تنها با ذکر منبع و لینک سایت مهجه مجاز است.
مهجه | www.Mohjat.net
@mohjat_net