بدون تو زمین تیرست بدون تو زمین سرده
بهونه کرده خورشید و داره دور تو میگرده
یه شب تو ابری چشمام هوا رنگین کمانی دش
پر از فیروزه شد دنیام نگاهم جمکرانی شد
هنوز تو خاطرم مونده عجب جای قشنگی بود
در و دیوار اون مسجد پر از تسبیح رنگی بود
به مهر بین سجاده به قرانی که تو رحله
یه دل تو جمکران دارم یه دل تو مسجد سهله
به اون چادر که تو بارون بنفشه رو زمین میکاشت
به اون ارامش محضی که عطرش کوچه رو برداشت
بیا چشمام و دعوت کن به اغوش تماشا
تو ای دیروز خوبی ها تو ای خوبی فردا ها
یه کاری کن دلم واشه گره های دلم کوره
گرفتارم تو دنیایی که خیلی از شما دوره
میدونم اخرای شبای سر و تاریکه
جهان دور از تو اما ظهورت خیلی نزدیکه
لطفا اشتباهات تایپی در بین متن اشعار را اطلاع دهید
کپی برداری از اشعار تنها با ذکر منبع و لینک سایت مهجه مجاز است