برگ ریز پاییز بگذرد » حنیف طاهری ۱۴۰۲ + متن شعر

بای ذنب قتلت به جرم بی گناهی زد یه لات بین راهی زد یکی دو بار به جای من عمم و اشتباهی…

بیرق و پرچمو عشقه شور محرمو عشقه نفس نفس حسین میگم این دم و بازدمو عشقه همین شال سیام گواهی میده که…

من تیغ حسن عبداللهم جان حسینم تیر آخر ثاراللهم جان حسینم شاگرد ابالفضل قربان حسینم **** دستان عمو چون رحل قران من…

يا اين دل شكسته ما را صبور كن يا لااقل به خاطر زينب ظهور كن ديگر بتاب از افق مكه ماه من…

خیمه شد بر پا دلشوره افتاده تو دل دختر زهرا حسین خیمه زده به کربلا غمش خیمه زده به قلب ما علمدار…

یا سید الشهدا به جنون میکشی مرا حسین ارباب حب الحسین فقط وسیله السعدا ارباب حسین ارباب توی قلب من تو حرم…

به قلب روشن یک مرد زخم ناسزا افتاد شبیه چادر زهرا که برآن رد پا افتاد در و دیوار میشد روضه تصویری…

هم روت خوش ابروت خوش هم صوت و هم هُرم صدا هم دیده خوش نادیده خوش هم لطف تو خوش هم جفا…

داره بقیع حال عجیب مزار خاکیِ حبیب السلامُ علیکَ یا غریب ابن غریب به زخم قلب شیعه مرحم نیست مدینه غیر غصه…

وای که بی قرارم وای به حال زارم وای که از تو دورم وای به روزگارم وای صاحب عزایی تو آقای مایی…