بر همه سلطانم اما تک و تنهایم
از دل پر خونم خونی شده لبهایم
درد میکشم اما یاد غم زهرایم
بر خاک حجره سر میگذارم
تنهای تنها ای خدا جان میسپارم
جیگرم وای جیگرم مادرم وای مادرم
بیا بالای سرم پسرم وای پسرم
****
خون لبهای من یاد اور مادر شد
مادری که میسوخت در شعله و پرپر شد
شعله نسل اندر نسل میراث کبوتر شد
مادر رضا هم حاجت روا شد
حق بنی حیدر فقط با خون ادا شد
منم ای نور خدا به رضای تو رضا
تا جوادم برسه به کنارم تو بیا
****
پنجمین خورشید تابان حسینم من
این دم اخر هم گریان حسینم من
کشته لبهای عطشان حسینم من
جد غریبم زخمی و بی حال
لب تشنه میزد دست و پا در بین گودال
همه گریان حسین همه قربان حسین
همه جا شعله ور از لب عطشان حسین
حاج محمود کریمی / شب ششم ماه صفر 1395
لطفا اشتباهات تایپی در بین متن اشعار را اطلاع دهید
کپی کردن اشعار در سایت کتاب وبلاگ و نرم افزار به هیچ وجه مجاز نیست