بغض او در گلوی دریا بود حاج محمود کریمی + متن شعر

بازدید: 1239 بازدید
محمود کریمی

بغض او در گلوی دریا بود متن شعر مداحی

بغض او در گلوی دریا بود

اشک او آبروی دریا بود

یک طرف بانگ تشنگان حرم

یک طرف های و هوی دریا بود

الا یا ایها الساقی اَدِر کَأسَاً وناولها

که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها

بوسه دادن به مشک خالی او

واپسین آرزوی دریا بود

به سقایی رود عباس شور افکنده در دلها

الا یا ایها الساقی اَدِر کَأسَاً وناولها

چون نسیم آمد و سبک پر زد

آفتابی که روی دریا بود

سر و دست و تن و جان داد و مقصودش نشد حاصل

که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها

چو عباس دلاور واژگون از عرشه زین شد

ز تاب جَعدِ مُشکینَش چه خون افتاده در دلها

الا یا ایها الساقی اَدِر کَأسَاً وناولها

که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها

بوی مرطوب گریه می آمد

چشم او باز سوی دریا بود

عزیزان غرق خون شب پر تلاطم دشت پر دشمن

کجا دانند حال ما سبک باران ساحل ها

الا یا ایها الساقی اَدِر کَأسَاً وناولها

که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها

داشت دریا ز تشنگی میمرد

کاشکی او عموی دریا بود

اسیری میرود اهل و عیال سید طاها

جَرَس فریاد میدارد که بر بندید محمل ها

برای دانلود صوت کلیک کنید

حاج محمود کریمی
Telegram: @mohjat_net
Eitaa: @mohjat_net
www.mohjat.net

متن کامل