بمان با من بمان ای عزیز نیمه جان
بمان حتی شده با همین قد کمان
صف کشیدن جبت
من طاغوت من ولی بی یاورم
بعد تو تنهاترینم ای تمام لشکرم
همسنگر زخمی حیدر
ای عزیزه ی قلب پیغمبر
چه کردن با آیه های تو ای کوثر
فاطمه جان فاطمه جان
****
چه غم داری به دل پشت این روی کبود
نمیگویی هنوز قصه ی کوچه چه بود
چاه نخلستان شود لبریز از این ناله ام
چیزی از دردش نمیگفت یار هجده ساله ام
ای یار مظلومه ی حیدر
ای گل یاس نیلی و پرپر
چه کردن با آیه های تو ای کوثر
فاطمه جان فاطمه جان
****
از آن آتش زدن شد شروع غمهای من
تو رفتی پشت در ای عزیزم جای من
شد علی شرمنده ی تو در میان همهمه
محسنت را هم فدا کردی برایم فاطمه
تو بودی و میخ سرخ در
شعله ها بود و هستی حیدر
چه کردن با آیه های تو ای کوثر
فاطمه جان فاطمه جان
.
بمان با من بمان ای عزیز نیمه جان
سید رضا نریمانی
شب ۲ فاطمیه دوم ۱۴۰۳