به دریا زده غضبش رو هرکی دیده زود جا زده
مثل یک شیر به گله تنها زده
آخرت با معرفتی تو دل برو و غیرتی
لب ما و قصه ی زلف تو چه حکایتی چه عنایتی
زد به لشکر با رخ دیوانه کننده
دوتا ابروی بُرنده
قد و بالای کُشنده
یه جا میلرزه پاهاش
آره وقتی که رقیه بهش میخنده
****
مرامو ببین کفیل مخدرات محمل نشین
تا بودی رقیه پا نذاشت رو زمین
سفره دار سفره های ام البنین
دلِ منو بردی ساقیا ای قسم عراقیا
تو روزگار و زندگی بهترین اتفاقیا
بهت میکن همه خدای مردی و غیرت
غضبناک و با ابهت
علمدار با لیاقت
دو تا دستاتو دادی
خدا هم هرچی داشته گذاشته واست
▪️» جدیـدتـرین اشعار در ایـتا: عضویت
▪️» جدیدترین اشعار در تلگرام: عضویت
کربلایی وحید شکری
تخریب بقیع سال ۱۴۰۳
مهجه؛ انتشار جدیدترین متن مداحی
ایـراد تـایپی متن شعر رو اطـلاع بدید
Mohjat.Net
.