به گودال میرفت
پر از زخم اما سبک بال میرفت
برای طوافِ
امام زمان تیغ دَجّال میرفت
برادر که افتاد
به دنبال او خواهر از حال میرفت
عجب اضطرابی
دقیقه به سختیِ صدسال میرفت
سنان باز میگشت
و یک مادری بین گودال میرفت
بُنَیَ بُنَیِ
صدا میزد او را و از حال میرفت
پس از ظهر خونین
سپاهی سوی خیمه خوشحال میرفت
به پای رقیه
میامد چو زنجیر خلخال میرفت
کسی که عقب ماند
دو دستی سوی گوش اطفال میرفت
به زیر سُم اسب
تنی سوی خیمه لگدمال میرفت
سری در شلوغی
و انگشتری بین جنجال میرفت
پی سر می آمد
به دنبال یک بوسه خنجر می آمد
چه وصلی که خنجر
برای خوش آمد به حنجر می آمد
به گودال پر خون
سنان دست در دست لشکر می آمد
و تیری که خوردی
به سختی مگر از کمر در می آمد
ز جسمت صدای
شکسته شدن سمت خواهر می آمد
به دنبال خونِ
سرت تکه در تکه پیکر می آمد
حرم دست معجر
که پایان قصه جلوتر می آمد
دو تا گوشواره
به یک سیلی از گوش ها در می آمد
زبانم شده لال
حرامی مگر سمت معجر می آمد
.
شب عاشورا محرم ۱۴۰۰ حاج محمود کریمی
آرشیو متن اشعار محرم ۱۴۰۰ »» کلیک کنید
لطفا اشتباهات تایپی متن شعر را اطلاع دهید
مهجه به روزترین مرجع انتشار متن مداحی
.
مهجه در فضای مجازی. لطفا فالو کنید
www.instagram.com/mohjat_net
t.me/mohjat_net
www.aparat.com/mohjat
www.Mohjat.net
.