تاریخ انتشار:
بازدید: 2,855 بازدید



بگذارید کنار بدنش گریه کنم
بر تن زخمی بی پیرهنش گریه کنم
تا که سر داشت نشد خون سرش پاک کنم
بگذارید به زخم بدنش گریه کنم
چه غریبانه فغان کرد مرا آب دهید
بگذارید به سوز سخنش گریه کنم
بگذارید گلم را که فتاده است به خاک
کنم از چادر مادر کفنش گریه کنم
ساربانان مزنیدم به خدا خواهم رفت
اندکی صبر کنار بدنش گریه کنم
شاعر: سید محمد جوادی
***
از عطش نای نوایم سوخته
کربلا داغ است پایم سوخته
از شرار اتشین خیمه ها
دست زخمی دعایم سوخته
زیر نور مستقیم افتاب
جای زخم نیزه هایم سوخته
حاج سید مجید بنی فاطمه / شب شانزدهم ماه صفر 1396
لطفا اشتباهات تایپی در بین متن اشعار را اطلاع دهید
کپی کردن اشعار در سایت کتاب وبلاگ و نرم افزار به هیچ وجه مجاز نیست
