بگذار تا که شیر جمل را نشان دهم
تا نعره ی امیر جمل را نشان دهم
شمشیر بی نظیر جمل را نشان دهم
عمه به روم سنِ کمم را نیاوری
عباس میشوم علمم را بیاوری
عمه گریست این همه پرپر نزن نشد
ناخن مزن به گونه و بر سر نزن نشد
حرف برادر است به خواهر نزن نشد
با دست بسته سنگ به آیینه ات نکوب
اینگونه پیش من به روی سینه ات نکوب
زینب اگرچه دست پسر را مهار کرد
از بس که داد زد ز بس که هوار کرد
دستش کشید سمت عمویش فرار کرد
وقتی رسید تیغ حرامی به او گرفت
جای عموش نیزه ی شامی به او گرفت
.
شب پنجم محرم ۱۴۰۰ محمد حسین پویانفر
آرشیو متن اشعار محرم ۱۴۰۰ »» اینجا کلیک کنید
.
کــتاب مــداحی جدید »» اینجا کلیک کنید
لطفا اشتباهات تایپی متن شعر را اطلاع دهید
کپی کردن اشعار با درج لینک مجاز است
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت ما نیست!!
مهجه به روزترین مرجع انتشار متن مداحی
.
صفحات مهجه در فضای مجازی. لطفا فالو کنید
www.instagram.com/mohjat_net
t.me/mohjat_net
www.aparat.com/mohjat
www.Mohjat.net
.