


متن شعر
بیا برگردیم و آوارم نکن
بگو من خوابم و بیدارم نکن
بیا برگردیم از این صحرا بریم
من گرفتارم گرفتارم نکن
نگو اینجا رو باید حرم کنم
نگو دوری از برادرم کنم
اگه یه مو از سر تو کم بشه
من باید چه خاکی تو سرم کنم
پاییزی توی بهارمون نبود
ما جدایی توی کارمون نبود
شرط ازدواج من نبود حسین
نه خدایی این قرار ما نبود حسین
تو دلت میاد که اشفته باشم
یا جدایی رو پذیرفته باشم
توی گودالم بری باهات میام
من ولت نمی کنم گفته باشم
من نمیخوام بی سرت رو ببینم
پاره پاه پیکرت رو ببینم
من نمیخوام که تو دستای کسی
یادگار مادرت رو ببینم
سید مجید بنی فاطمه
برای مشاهده جدیدترین اشعار
به صفحه اصلی سایت مراجعه کنید
مهجه در فضای مجازی؛ به ما بپیوندید

