بیشتر مثل مجتبی شده ای
ولی افسوس بی صدا شده ای
رحم کن بر دلم که مسکین است
شاد کن جان من که غمگین است
روز اول که دیدمت گفتم
انکه روزم سیه کند این است
مثل ایینه ای که خرده زمین
تکه تکه جدا جدا شده ای
قد کشیدی شبیه عباسم
هر کجا تیغ خورده وا شده ای
هر کجا دست میزنم گود است
وای من غرق رد پا شده ای
زیر سنگیینی هزاران اسب
به گمانم اسیا شده ای
حیف مشتی ز کاکلت مانده
گیسویت دست قاتلت مانده
.
.
لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net
.