بی تابم حال منو کسی نمیدونه * کربلایی نریمان پناهی

بی تابم حال منو کسی نمیدونه

غصه غربت تو من و میسوزونه

داداش از غربت تو دلم شده بی تاب

بازم مثل همیشه خواهرت و دریاب

فدای خشکی لبت برات بمیره زینبت

ای دردیمَ درمان زینب سنَ قربان

ای گل زهرا

*******

محتاج لطف تو دلی که پر درده

اخرین ارزوم و بکن براورده

از درد غربت تو ببین که می بارم

توی این دنیا فقط یه ارزو دارم

میخوام که رو سفید بشم یه مارد شهید بشم

اولوب دی باقریگان زینب سنَ قربان

ای گل زهرا

*******

ای کاش غرقابه خون بشن به زیر پا

اما هیچ خاری نره تو پای دختر ها

اشکای توی چشام از بی کسی ها نیست

مجلس و بزم شراب که جای اینا نیست

الهی که بشن فدات بیان رو نیزه ها باهات

اُیما مَنی نالان زینب سنَ قربان

ای گل زهرا

*********

اینم سهم من توی کرب و بلای تو

ان شاء الله دو تاشون بشن فدای تو

جان من کاری بکن واسه دل خواهر

رو قبراشون بنویس فدایی اصغر

منم بمیرم اینجا کاش سرت سلامت ای داداش

ای روحیم ریحان جانیم سنَ قربان

ای گل زهرا

.
.

لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net

.

متن کامل