متن شعر
تاب و تبم نمیفته اسمت از روی لبم * کربلایی جواد مقدم
تاب و تبم نمیفته اسمت از روی لبم
شدی لالایی هر روز و شبم
کار و کسم بی تو انگاری میون قفسم
نخونم از تو میگیره نفسم
سایت رو آقا از روی سر گدا نگیر
تو روضت داده مادرم منو با گریه شیر
از روز اول کرده ای تو قلب من رو تسخیر
تا تو کنارمی من از همه بریدم
من از همه بریدمو به تو رسیدم
یا مولا یا اباعبدالله
****
یار دلم تویی همیشه هوادار دلم
به تو یک عمره بدهکار دلم
تاج سرم به غلامی تو من مفتخرم
بده سمت حرمت بال و پرم
آی مردم اینجا درده عاشقا دوا میشه
زیر این پرچم حاجت همه روا میشه
میمونم آقا پای این علم برا همیشه
من تا نفس دارم از عشق تو میخونم
من تو رو میخوامو میخوام با تو بمونم
یا مولا یا اباعبدالله
****
بنت الحسین یا رقیه نوه شیر حنین
میبری ما رو تو بین الحرمین
جان حسین غزل غربت دیوان حسین
مثل مهتابی تو چشمان حسین
جان حسین
رقیه بی بی دست ما دخیل پرمت
تنهای تنهاست هر کسی نکرده باورت
دنیا و عقبا یا رقیه هست در اختیارت
تا تو رو دارمت دیگه غمی ندارم
تا تو کنارمی ردیفه کار و بارم
من تا نفس دارم از عشق تو میخونم
من تو رو میخوامو میخوام با تو بمونم
یا مولا یا اباعبدالله
.
.
شب اول محرم ۱۳۹۹ کربلایی جواد مقدم
لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net
.